انتظار


eshgholane

من همچون صحرایی که زیر آفتاب سوزان تابستان خشک و چون آتش شده

در انتظار فرارسیدن شب و نسیم خنک آن است منتظر آمدن تو هستم ...

و آغوش خود را برای تو باز کرده ام 

می خواهم مقدم تو را با اشعار و نغمات جانسوز خود استقبال کنم 

اما افسوس که نمی توانم ....

و از قلب من جز آهی عمیق چیزی خارج نمی شود

و این آه چون نسیمی است

که از سبزه زار خشکیده و سوخته ای عبور می کند ....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:2 توسط hamed-zahra| |


Power By: LoxBlog.Com